ارتاب

لغت نامه دهخدا

( ارتآب ) ارتآب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) پیوند کردن شکاف را.
ارتاب. [ اِ ] ( ع مص ) سؤال کردن بعد بی نیازی. || ریخته و سوده شدن. ( منتهی الارب ).
ارتاب. [ ] ( اِخ ) شهریست [ ازروس ] که چون غریب اندر وی شود بکشند و از وی تیغ وشمشیر خیزد سخت باقیمت که اوی را دوتاه توان کردن وچون دست بازداری بجای خود بازآید. ( حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

پیوند کردن شکاف زمین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس