ابو قلابه

لغت نامه دهخدا

ابوقلابه. [ اَ ق ِ ب َ ] ( اِخ ) رقاشی. عبدالملک بن محمد. از مشاهیر محدثین و زاهدی متقی بود و گویند شصت هزار حدیث از بر داشت و شبانه روز صد رکعت نمازمی گذاشت. او به سال 276 هَ. ق. به بغداد درگذشت.
ابوقلابه. [ اَ ق ِ ب َ ] ( اِخ ) شیبة القیسی. محدث است و از سعید جریری روایت کند.
ابوقلابه. [ اَ ق ِ ب َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن زید الجرمی ازدی. محدث است و او بشام درگذشت.
ابوقلابه. [ اَ ق ِ ب َ ] ( اِخ ) عبدالملک بن محمد. رجوع به ابوقلابه رقاشی شود.

فرهنگ فارسی

از مشاهیر محدثین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو