ابن ظفر

لغت نامه دهخدا

ابن ظفر. [ اِ ن ُ ظَ ف َ ] ( اِخ ) حجةالدین ابوعبداﷲ محمدبن ابی محمد صقلی. مولد او صقلیه. در مکه پرورش یافته. کتابی باسلوب کلیله ودمنه دارد موسوم به سلوان المطاع فی عداون الاتباع و آنرا به ابوعبداﷲ محمدبن ابی القاسم اهدا کرده است ، در سال 554 هَ.ق. متن عربی کتاب در قاهره به طبع رسیده و بترکی و ایتالیائی وانگلیسی ترجمه شده است و آنرا بفارسی نیز بنام ریاض الملوک فی ریاضات السلوک ترجمه کرده و شرح حال شیخ اویس جلایری را بدان افزوده اند، با تقدیم و تأخیری در ابواب و فصول. و خیرالبشر بخیرالبشر. او در شهر حماه به سال 565 درگذشته است. ( ابن خلکان ) ( بغیةالوعاة ).

فرهنگ فارسی

مولد او صقلیه و در مکه پرورش یافت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ ظَفَر، ابوعبدالله ، محمد بن عبدالله بن محمد (۴۹۷- ۵۶۵ق ۱۱۰۴-۱۱۷۰/م )، ادیب ، لغوی ، مفسّر و شاعر است.
تاریخ درگذشت او را ۵۶۷ و ۵۶۸قمری و کُنیه او را ابوجعفر و ابوهاشم نیزگفته اند.
زادگاه
یاقوت و صفدی زادگاه او را صقلیه ، فاسی و سیوطی مکه دانسته اند. ابن ظفر دوران کودکی را در مکه گذرانید و نسبت مکّی وی نیز از همین جاست .
کسب دانش
در کودکی موطن خود را ترک کرد و برای کسب دانش راهی ِ مصر، مغرب و اندلس شد.
مشایخ
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال زندگی فال زندگی فال پی ام سی فال پی ام سی فال مکعب فال مکعب