مجالد

لغت نامه دهخدا

مجالد. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن سعیدبن عمیر از همدان ، مکنی به ابی عمیر. راویه اخبار است و هیثم بن عدی از او بسیار روایت کند و مجالد حدیث نیز شنوده. و نزد محدثین ضعیف است. وفات او به سال 144 بوده است. ( ابن الندیم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت