متعقب

لغت نامه دهخدا

متعقب. [ م ُ ت َ ع َق ْ ق ِ ] ( ع ص ) مؤاخذه کننده کسی را بر گناهی. || دوباره پرسنده خبر را جهت شک. || در تنگی یابنده پایان رای خود را . || شکوخه خواهنده. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

دنبال کننده، تعقیب کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال اوراکل فال اوراکل فال تماس فال تماس فال ارمنی فال ارمنی