قلماسنگ

لغت نامه دهخدا

قلماسنگ. [ ق َ س َ ] ( اِ ) قلاسنگ. ( رشیدی ). به معنی فلاخن است و آن آلتی باشد که از ابریشم الوان و غیره بافند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند. ( برهان ). رجوع به قلاسنگ شود.

فرهنگ عمید

= فلاخن

فرهنگ فارسی

قلاسنگ بمعنی فلاخن است و آن آلتی باشد که از ابریشم الوان و غیره بافند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم