قلماسنگ. [ ق َ س َ ] ( اِ ) قلاسنگ. ( رشیدی ). به معنی فلاخن است و آن آلتی باشد که از ابریشم الوان و غیره بافند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند. ( برهان ). رجوع به قلاسنگ شود.
فرهنگ عمید
= فلاخن
فرهنگ فارسی
قلاسنگ بمعنی فلاخن است و آن آلتی باشد که از ابریشم الوان و غیره بافند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند .