لغت نامه دهخدا
قلعه سید. [ ق َ ع َ س َی ْ ی ِ ] ( اِخ )دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 8هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 6هزارگزی باختر راه تابستانی شوشتر به بندقیر و کنار خاوری رود شطیط. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است سکنه آن 150 تن آب آن از کارون و محصول آن غلات ، برنج ، صیفی ، کنجد و شغل اهالی زراعت است. راه در تابستان اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
قلعه سید. [ ق َ ع َ س َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقع در 6هزارگزی جنوب خاوری دزفول و 5هزارگزی جنوب باختری اتومبیل رو شوشتر به دزفول. سکنه آن 40 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
قلعه سید. [ ق َ ع َ س َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کازرون ، واقع در 7هزارگزی جنوب کازرون ، خاورکوه مست یا قیله. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن گرمسیری و مالاریائی است. سکنه آن 771 تن ، آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).، قلعه سید. [ ق َ ع َ ی ِ س َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گله دار. بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در 89هزارگزی جنوب خاور کنگان و 4هزارگزی راه مالرو پس رودک به بیرم.موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریایی است. سکنه آن 96 تن است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، تنباکو و پیاز و شغل اهالی زراعت است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).