فرونده

لغت نامه دهخدا

فرونده. [ ف َرْ وَ دَ / دِ ] ( اِ ) به معنی فروند است که چوب پس در خانه باشد. ( برهان ). فروند. رجوع به فروند شود.

فرهنگ معین

(فَ. وَ دِ ) (اِ. ) نک فروند.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - چوبی که در پس در اندازند تا گشوده نشود ۲ - سکان کشتی ۳ - بادبان کشتی ۴ - واحد برای شمارش کشتی و هواپیما : دو فروند کشتی سه فروند هواپیما .

ویکی واژه

نک فروند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت