غوره افشردن

لغت نامه دهخدا

غوره افشردن. [رَ / رِ اَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از گریان ساختن. ( برهان قاطع ) ( بهار عجم ). غوره فشردن :
آب چون آتشم فرست که باد
بر سرم خاک غم همی بارد
آب انگور کو که سعی کند
تا غمم غوره در نیفشارد.انوری.|| کنایه از گریه کردن. ( انجمن آرا ). غوره فشاردن. || شماتت کردن. || غالب شدن. ( برهان قاطع ) ( بهار عجم ). غالب آمدن و شدن. ( مجموعه مترادفات ص 254 ). || رشک فرمودن. ( برهان قاطع ) .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فشار دادن غوره برای استخراج عصاره آن ۲ - به گریه آوردن گریان ساختن ۳ - ( مصدر ) گریه کردن ۴ - غایب شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال پی ام سی فال پی ام سی