عیان یافتن

لغت نامه دهخدا

عیان یافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) آشکار دیدن. به وضوح یافتن. معاینه دیدن :
هر مقصودی که علم را بود
در شعله روی تو عیان یافت.عطار.

فرهنگ فارسی

آشکار دیدن بوضوح یافتن معاینه دیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت استخاره کن استخاره کن