عویمر

لغت نامه دهخدا

عویمر. [ ع ُ وَ م ِ ] ( اِخ ) ابن زیدبن قیس ، مکنی به ابوالدرداء. رجوع به ابوالدرداء و الاعلام زرکلی و الاصابة و الاستیعاب شود.

فرهنگ فارسی

ابن زید بن قیس مکنی به ابو الدردائ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی