عوج عنق

لغت نامه دهخدا

عوج عنق. [ ج ِ ع ُ ن ُ ] ( اِخ ) همان عوج بن عنق است که گاهی بصورت اضافه بنوت خوانده می شود :
نیکبختان بخورند و غم دنیا نخورند
که نه بر عوج عنق ماند و نه بر عادو ثمود.سعدی.رجوع به عوج ( ابن عنق ) شود.

فرهنگ فارسی

همان عوج بن عنق است که گاهی بصورت اضافه بنوت خوانده می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی فال ارمنی فال ارمنی