عنون

لغت نامه دهخدا

عنون. [ ع ُ ] ( ع مص ) به تمام معانی مصدر عَن است. رجوع به عَن شود.
عنون. [ ع َ ] ( ع ص ) ستور پیشی گیرنده در سیرو پیشاپیش رونده. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دابه پیشرو در حرکت. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

ستور پیشی گیرنده در سیر و پیشاپیش رونده دابه پیشرو در حرکت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق