عنبر سار

لغت نامه دهخدا

عنبرسار. [ عَم ْ ب َ ] ( اِ مرکب ) بمعنی عنبرسارا است. عنبرسارا. جایی که عنبر فراوان باشد. || ( اِخ ) شهری در کشمیر که عنبرسر نیز گویند. ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به عنبرسارا شود.

فرهنگ فارسی

بمعنی عنبر سارا است جایی که عنبر فراوان باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی