عملاق

لغت نامه دهخدا

عملاق. [ ع ِ ] ( ع ص ) آنکه بظرافت فریبد مردم را. ( از منتهی الارب ). کسی که با ظرافت خویش ترا بفریبد. ( از اقرب الموارد ).
عملاق.[ ع ِ ] ( اِخ ) ابن لاوذ. فرزندان او عمالقه هستند که از اقوام باستانی حجاز باشند. رجوع به عمالقة شود.

فرهنگ فارسی

ابن لاوذ فرزندان او عمالقه هستند که از اقوام باستانی حجاز باشند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال زندگی فال زندگی فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ