عمارت پذیر

لغت نامه دهخدا

عمارت پذیر. [ ع َ / ع ِ رَ پ َ ] ( نف مرکب ) قابل آبادانی و زراعت. ( ناظم الاطباء ). آبادی پذیر. آبادانی پذیر. که قبول تعمیرو مرمت و ساختمان کند. سزاوار آبادانی :
چو آمد بجایی که بود آبگیر
بر و بوم آنجا عمارت پذیر.نظامی.چنین گفت با پور دهقان پیر
که تفلیس از او شد عمارت پذیر.نظامی.شبان گفت کای خسرو تخت گیر
بتاج تو عالم عمارت پذیر.نظامی.

فرهنگ فارسی

قابل آبادانی و زراعت آبادی پذیر آبادانی پذیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم