عقب انداختن

لغت نامه دهخدا

عقب انداختن. [ ع َ ق َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) تعویق انداختن. تعلل کردن. دفعالوقت کردن. سر دواندن.

فرهنگ فارسی

تعویق انداختن تعلل کردن

ویکی واژه

posticipare
rinviare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال مکعب فال مکعب فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت