عفان

لغت نامه دهخدا

عفان. [ ع َف ْ فا ] ( اِخ ) از اعلام است ، منصرف و غیرمنصرف. ( از منتهی الارب ). اگر آن را وزن فعلان از ریشه ٔعف بدانیم مالاینصرف خواهد بود به سبب زیادت نون ، و اگر آن را وزن فعال از ریشه عفن فرض کنیم ، منصرف خواهد بود به سبب اصلی بودن نون. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) چشمه ای است در سند. ( منتهی الارب ).
عفان. [ ع ِف ْ فا ] ( ع اِ ) عفان الشی ٔ، وقت آن چیز. گویند جاء علی عفانه ؛یعنی در وقت آن آمد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و آن لغتی است در «افان ». ( از اقرب الموارد ).
عفان. [ ع َف ْ فا ] ( اِخ ) ابن ابی العاص. نام پدر عثمان خلیفه سوم است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
عفان. [ ع َف ْ فا ] ( اِخ ) ابن مسلم بن عبداﷲ صفار، مکنی به ابوعثمان. از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود. وی از اهالی بصره بود به سال 134 هَ. ق.متولد شد و ساکن بغداد گشت. هنگامی که مأمون خلیفه ٔعباسی قول به خلق قرآن را اظهار داشت ، گفت تا از عفان نیز در این مورد سؤال شود و اگر آن را نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند. عفان چون این بشنید در جواب گفت «و فی السماء رزقکم و ما توعدون » و از پذیرفتن عقیده مأمون خودداری کرد و گویند وی نخستین کسی است که در این راه صدمه دید. او را از مشایخ اسلام و ائمه ٔاعلام به حساب آورده اند و وی به سال 220 هَ. ق. در بغداد درگذشت. ( از الاعلام زرکلی به نقل از تهذیب التهذیب ج 7 ص 230 و میزان الاعتدال ج 2 ص 202 و تاریخ بغداد ج 12 ص 269 ). رجوع به صفوة الصفوة ج 4 ص 3 شود.

فرهنگ فارسی

ابن ابو العاص پدر عثمان خلیفه سوم از خلفای راشدین .
ابن مسلم بن عبدالله صفار مکنی به ابو عثمان از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود وی از اهالی بصره بود بسال ۱۳۴ قمری متولد شد و ساکن بغداد گشت هنگامیکه مامون خلیفه عباسی قول به خلق قر آن را اظهار داشت گفت تا از عفان نیز در این مورد سوال شود و اگر آنرا نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال حافظ فال حافظ فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ