عظامی

لغت نامه دهخدا

عظامی. [ ع ِ ]( ص نسبی ) منسوب به عظام. آنکه به استخوانهای پوسیده یعنی مفاخر پدران بالد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مقابل عصامی : اگر به آن نفس و خرد و همت اصل بودی نیکوتر بودی که عظامی و عصامی بس نیکو باشد ولیکن عظامی به یک پشیز نیرزد چون فضل و ادب و درس ندارد. ( تاریخ بیهقی ص 415 ). رجوع به عصامی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ