عشورا

لغت نامه دهخدا

عشورا. [ ع َ ] ( از ع ، اِ ) عشوراء. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به عشوراء شود : به وقت طلوع صبح پنجشنبه روز عشورا بر دواتدار و ابن کنز زدند. ( رشیدی ).

فرهنگ فارسی

عشورائ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه