عبورکرده

لغت نامه دهخدا

عبورکرده. [ ع ُ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مرورکرده. درگذشته. پریده.

فرهنگ فارسی

مرور کرده در گذشته بریده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم