شهد لب

لغت نامه دهخدا

شهدلب. [ ش َ ل َ ] ( ص مرکب ) شیرین لب. که لبی چون شهد دارد :
در هند تیره بختی و واژونه است کار
زان شهدلب همیشه دلم تلخ کام شد.ابوطالب کلیم.

فرهنگ فارسی

شیرین لب که لبی چون شهد دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل