شروسک

لغت نامه دهخدا

شروسک. [ ] ( اِخ ) بنا به نوشته تاریخ جریر جد دوم منوچهر. در مجمل التواریخ آمده ( ص 27 ) : «در تاریخ جریر نسب وی چنین گوید: منوچهربن مفسجربن وترک بن شروسک بن ایراک...».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت