شاست. ( اِ ) مرغی طوقدار که آن را توی نیز خوانند و بیشتر کنار آب بسر برد. ( شعوری ). هوبره : گرآید پیش شاهین شاست با جنگ فضای عالم آید بر سرش تنگ.( از شعوری ).رجوع به هوبره شود. || ( ص ) کودن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. (زیست شناسی ) پرنده ای وحشی و حلال گوشت، هوبره. ۲. (صفت ) کودن.