سقطری

لغت نامه دهخدا

سقطری. [ س ِ طِ ری ی ] ( ع ص ) نقاد دانا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سقطری. [ س ُ ق ُ را ] ( اِخ ) جزیره ای است به دریای هند بر چپ کسی که از بلاد زنگ آیدو عامه آن را سقوطره گویند. صبر و دم الاخوین از آنجاآید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جزیره بزرگی است در آن چندین شهر و قریه است... کسی که به بلاد زنگ رود ازآنجا بگذرد... بیشتر اهالی این مکان عرب نصرانی است از آنجا صبر و دم الاخوین آرند. ( از معجم البلدان ).

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سوقطرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم