سرخو

لغت نامه دهخدا

سرخو. [ س ُ ] ( اِ مرکب ) سرخجه و آن جوششی است که بیشتر اطفال را در بدن بهم میرسد. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به سرخجه ، سرخزه ، سرخژه شود.

فرهنگ فارسی

سرخجه و آن جوششی است که بیشتر اطفال را در بدن بهم میرسد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم