سخن گزاری

لغت نامه دهخدا

سخن گزاری. [ س ُ خ َ گ ُ ] ( حامص مرکب ) نطق. سخنوری. سخن گفتن :
صیاد بدین سخن گزاری
شد دور ز خون آن شکاری.نظامی.

فرهنگ فارسی

نطق سخنوری سخن گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم