سالقه

لغت نامه دهخدا

سالقه. [ ل ِ ق َ ] ( ع اِ ) زره. ظاهراً مأخوذ از سلوق است که دهی است در یمن که زره در آن خوب میسازند چنانکه در منتخب و صراح نوشته. ( آنندراج ) ( غیاث ). || ( ص ) زنی که در مصیبت بسیار بانگ کند و روی خود را طپانچه زندو رخسار را بخراشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

زره ظاهرا ماخوذ از سلوق است که دهی است در یمن که زره در آن خوب میسازند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشق فال عشق فال شمع فال شمع