ساطوری کردن

لغت نامه دهخدا

ساطوری کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) با ساطور ریزه ریزه کردن ، چنانکه گوشت را برای کباب ، یا سبزی را برای قورمه سبزی و غیره. رجوع به ساطور شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{comminution} [علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی به ویژه گوشت و سبزیجات به قطعات بسیار ریز

ویکی واژه

خرد کردن مواد غذایی به‌ویژه گوشت و سبزیجات به قطعات بسیار ریز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق