رودکده

لغت نامه دهخدا

رودکده. [ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) وادی. ( مهذب الاسماء ). رودخانه. بستر رود : رود بر دو ضرب است یکی طبیعی است و دیگر صناعی ، اما رود صناعی آن است که رودکده های او بکنده اندو آب بیاورده اند. ( حدود العالم ). و رودکده وی جایی فراخ شده و جایی تنگ. ( حدود العالم ). گوسفندان را شبان در رودکده ای بداشت... بارانی عظیم ببارید و سیلی سخت بیامد و اندر این رودکده افتاد. ( قابوسنامه ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت