رسوای

لغت نامه دهخدا

رسوای. [ رُس ْ ] ( ص ) رسوا. ( از شعوری ج 2 ورق 27 ). رجوع به رسوا در همه معانی شود.

فرهنگ فارسی

رسوا به معنی رسوا است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال انبیا فال انبیا فال مکعب فال مکعب فال ای چینگ فال ای چینگ