رخله

لغت نامه دهخدا

( رخلة ) رخلة. [ رِ ل َ ] ( ع اِ ) رِخْل. رَخِل. بره ماده. ج ، اَرْخُل ، رِخال ، رُخال ،رِخْلان ، رِخَلة، رَخَلة. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج )( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ).
رخلة. [ رِ خ َ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ رِخْل و رَخِل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( از اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). رجوع به رخل شود.
رخلة. [ رَ خ َ ل َ ] ( ع اِ ) رِخَلة. ج ِ رِخْل و رَخِل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( متن اللغة ). رجوع به رِخْل و رَخِل شود.

دانشنامه عمومی

رخله ( به عربی: رخلة ) یک روستا در سوریه است که در استان ریف دمشق واقع شده است. رخله ۳۶۸ نفر جمعیت دارد و ۱٬۵۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم