رامسه

لغت نامه دهخدا

( رامسة ) رامسة. [ م ِ س َ ] ( ع ص ، اِ ) مفرد رامسات. بادی که اثر را بپوشد. ( از متن اللغة ) ( از مهذب الاسماء ).
رامسة. [ م ِ س َ ] ( اِخ ) از آبهای عمروبن کلاب است. ( از معجم البلدان ج 4 ).

فرهنگ فارسی

از آبهای عمرو بن کلاب است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم