لغت نامه دهخدا
چون خایه بط دوزرده باشد
سرمایه یکی دو کرده باشد.نظامی.- تخم دوزرده کردن ؛ عمل مرغی که تخم دوزرده می گذارد. تخم دوزرده گذاشتن مرغ. ( یادداشت مؤلف ).
- || هنرکردن. کار مهم انجام دادن.
- امثال :
مگر تخم دوزرده می کند. ( امثال و حکم دهخدا ).