دور اندیشی

لغت نامه دهخدا

دوراندیشی. [ اَ ] ( حامص مرکب )صفت و حالت دوراندیش. مآل اندیشی. بینش صحیح آینده. آینده نگری. عاقبت اندیشی. ( یادداشت مؤلف ). عاقبت اندیشی و بصیرت و دوربینی و اطلاع. || ملاحظه عاقبت کار. ( ناظم الاطباء ). مآل اندیشی. عاقبت اندیشی.

فرهنگ فارسی

صفت و حالت دور اندیش .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم