دواله

لغت نامه دهخدا

دواله. [ دَ / دُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) تسمه ای که بدان قمار بازند. ( از برهان ). نام بازی است. ( فرهنگ جهانگیری ). به معنی دویره است. ( فرهنگ اوبهی ).
دواله. [ دَ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) دارویی است خوشبوی و آن اشنان است که در مشک خشک کنند. شیبة العجوز. ( از برهان ).اسم فارسی اشنه است. ( تحفه حکیم مؤمن ). چیزی است سپید مانند رگ پوست کنده که بر درخت بلوط و صنوبر و جز آن متکون می شود و می پیچد. عربی آن اشنه است. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). اشنه و صاحب ذخیره آن را در شمار عطرها آورده است. ( یادداشت مؤلف ). معروف است درزمین توران و مغان بسیار است و بر روی زمین افتاده می باشد بی آنکه به جایی متعلق باشد. ( نزهة القلوب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تسمه ای که بدان قمار بازند ۲ - دارویی است خوشبو و آن اشنان است که در مشک خشک کنند شیبه العجوز .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پیچک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال انگلیسی فال انگلیسی فال ای چینگ فال ای چینگ