لغت نامه دهخدا دنگ دنگ. [ دَ دَ ] ( اِ صوت ) حکایت صوت کوفتن آهنی به آهن بزرگ دیگر و مانند آن. آواز زنگ بزرگ و کوفتن پتک به سندان و آواز پاندول ساعتهای بزرگ. ( یادداشت مؤلف ). دنگ و دنگ. درنگ درنگ.