دناج

لغت نامه دهخدا

دناج. [ دِ ] ( ع مص ) استوار کردن کار را. || ( اِمص ) استواری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

استوار کردن کار را .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ فال مکعب فال مکعب