دلور

لغت نامه دهخدا

دلور. [ دِ وَ ] ( ص مرکب ) دلوار. بی باک. شجاع. دلاور. متهور. باجرأت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

دلوار . بی باک .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی