دستو

لغت نامه دهخدا

دستو. [ دَ ت َ / تُو ] ( اِ مرکب ) دست آس. || اره کوچکی که به یک دست کار فرمایند. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). ظاهراً مصحف دستوره یا دستره است. || داس کوچک دندانه دار. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).

فرهنگ فارسی

دست آس . یا ار. کوچکی که به یک دست کار فرمایند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم