دریا گوش

لغت نامه دهخدا

دریاگوش. [ دَرْ ] ( اِ مرکب ) مهره و صدف. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مهره و صدف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت