داقع

لغت نامه دهخدا

داقع. [ ق ِ ] ( ع ص ) آنکه مداق کسب جوید و طلب اندک از معیشت نماید. ( منتهی الارب ). الکئیب المهتم. ( اقرب الموارد ). رجل داقع؛ مردی بادمال. ( مهذب الاسماء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشق فال عشق فال رابطه فال رابطه