خون بط

لغت نامه دهخدا

خون بط. [ ن ِ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خون جام. کنایه از شراب. ( از انجمن آرای ناصری ). شراب لعلی. ( از آنندراج ) ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خون جام کنایه از شراب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال ای چینگ فال ای چینگ