خوش پرگار

لغت نامه دهخدا

خوش پرگار. [ خوَش ْ / خُش ْ پ َ ] ( ص مرکب ) خوش قواره. خوش ترکیب. ( آنندراج ) :
دور عیش مرکز از پرگار می گردد تمام
شد ز خط عنبرین آن خال خوش پرگارتر.میرزا صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

خوش قواره خوش ترکیب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی