خوش لقائی

لغت نامه دهخدا

خوش لقائی. [ خوَش ْ / خُش ْ ل ِ ] ( حامص مرکب ) خوب رویی. تازه رویی. خوش منظری :
بشغل دل و رنج تن کم نکردی
ازین تازه رویی وزین خوش لقایی.فرخی.

فرهنگ فارسی

خوب رویی تازه رویی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال مارگاریتا فال مارگاریتا