خورشید زرد

لغت نامه دهخدا

خورشیدزرد. [ خوَرْ / خُرْ زَ ] ( ص مرکب ) آفتاب زرد. تنگ غروب. نزدیک به فروشدن آفتاب. آخرهای روز که رنگ خورشید از سفیدی بزردی می زند :
بیامد بهنگام خورشیدزرد
فروکوفت ناگاه کوس نبرد.اسدی ( گرشاسبنامه ).

فرهنگ فارسی

آفتاب زرد تنگ غروب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم