خود رویی

لغت نامه دهخدا

خودرویی. [خوَدْ / خُدْ ] ( حامص ) بالیدگی خودبخودی. روئیدگی بدون کشتن. کنایه از بی اصلی و بی خاندانی :
مکن در این چمنم سرزنش بخودرویی
چنانکه پرورشم می دهند می رویم.حافظ.

فرهنگ فارسی

بالیدگی خود بخودی روئیدگی بدون کشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق فال ماهجونگ فال ماهجونگ