خوابیده دست

لغت نامه دهخدا

خوابیده دست. [ خوا / خا دَ / دِ دَ ] ( ص مرکب ) دست کرخ شده. دست بیحس شده : اخدار؛ خوابیده دست و پای سست اندام گردانیدن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

دست کرخ شده دست بیحس شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال زندگی فال زندگی فال اعداد فال اعداد