خواب خیز

لغت نامه دهخدا

خواب خیز. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) برخیزنده ازخواب. از خواب برخاسته. تازه بیدارشده :
طبرزد دهم چون شوم خواب خیز
طبرخون زنم چون کنم غمزه تیز.نظامی

فرهنگ فارسی

برخیزنده از خواب از خواب برخاسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس