خشک کام

لغت نامه دهخدا

خشک کام. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) آب دهان خشک شده ، کنایه از تشنه. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

آب دهان خشک شده کنایه از تشنه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم